اسون رفتی.(خودم گفتم)

ما ادمها همیشه صدای بلند رو میشنویم غافل اینکه خوبها

اسون میان وبی صدا میرن.بی صدای بی صدا اونم شاید خوب

شاید که نه حتما خوب بود که بی صدا رفت چرا رفتی نگفتی

بعد مرگ تو چه بلای سر من میاد نگفتی خانومیت بی پناه میشه

نگفتی خانومیت دیگه امیدشو از دست میده بزار بیام پیشت بزار

بیام بیام ودوباره بشم خانوم تو توام بشی سرور من.بزار بیام

هیچ وقت جرئت نداشتم اون تیغ لامسب وبکشم روشاهرگمو

تموم میترسم هم از تیغ هم این که بخاطر این کارم دیگه نشی

سرور خانومیت.اسون رفتی از پیشم دریا ازت متنفرررررررررررررم.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها:
<-TagName->
+تاریخ شنبه 6 خرداد 1391برچسب:,ساعت 19:35 نویسنده sh |